شبکه بهداشت و درمان فریمان

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 
 آموزش و بهسازي منابع انساني مرکز بهداشت شهرستان فریمان
 
   اخبار و اطلاعيه   برگزاری دوره اموزشی غیر حضوری با عنوان پیشگیری از بیماری ابولاو کرونا در تاریخ 95/8/4 برای بهورزان
 
   ارتباط با سامانه های آموزش کارکنان
 

 در اين قسمت لينک به سامانه آموزش کارکنان ايجاد مي شود

 
  مطالب آموزشی 
 

 در اين قسمت فایل های اساتید در دوره های آموزشی ذکر می شود 

مطالب آموزشی که جهت همکاران شاغل در واحد مفید است ذکر می شود

 
 

ضوابط آموزشي 

   در اين قسمت ضوابط و مقررات آموزشی اعم از بخشنامه یا قوانین آموزشی  ذکر می شود  
  رابط آموزشی    در اين قسمت تلفن تماس رابط محترم آموزش و آدرس پست الکترونیکی  ذکر می شود  

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

حضرت محمد(ص):
شعبان ماه من است. هر کس يک روز از اين ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب مي شود.[1]

ماه شعبان براي انسان به سوي خدا يکي از ماههاي پر فضيلت سال است زيرا

اولاً شخصيت هاي بزرگ و ارزشمند که از ستارگان آسمان ولايت و امامت به شمار مي آيند در ماه شعبان ديده به جهان گشوده اند:
* ولادت با سعادت حضرت اباعبداللّه الحسين(ع) در روز سوم ماه شعبان
* ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل(ع) در روز چهارم ماه شعبان
* ولادت با سعادت حضرت سجاد(ع) در روز پنجم ماه شعبان
* ولادت پر برکت حضرت مهدي (عج) در پانزدهم ماه شعبان

ثانياً علاوه بر موارد ذکر شده طبق برخي روايات نيمه اين ماه شب قدر به شمار آمده که پيشوايان ديني به احياء و شب زنده داري آن سفارش و تأکيد کرده اند.

ثالثاً ماه شعبان ماه بسيار شريفي بوده و منسوب به پيامبر اکرم(ص) است.

يکي از کارهايي که بزرگان و پيشوايان دين در اين ماه انجام مي دادند، مناجات با خداوند مهربان است. از جمله اين مناجات ها، مناجات معروف شعبانيه است که از اميرالمؤمنين و فرزندان اوست که در ماه شعبان مي خواندند.

فرازي از مناجات معروف شعبانيه:
خدايا بشنو دعايم را هرگاه دعا کنم و صداي ناله ام را بشنو هنگامي که صدايت کنم. و به من رو کن هنگامي که تو را مناجات کنم.
خدايا اگر مرا محروم کني چه کسي به من روزي دهد و اگر تو مرا خوار کني چه کسي مرا ياري کند.
خدايا از خشم و غضبت به تو پناه مي برم.
خدايا اگر من شايسته رحمت تو نيستم پس تو بر اينکه بر من به فضل وسيعت جود کني شايسته اي.
خدايا گناهان من را در دنيا مي پوشاني ولي من به پوشاندن خطاها در آخرت نيازمندترم. زيرا در قيامت بايد در حضور پيامبران، صلحا و شهدا پاسخ گوي اعمال خود باشم. چون در اين دنيا همه مردم مثل خودم خطا کارند ولي در قيامت شرمندگي در حضور پيامبران و امامان معصوم را چگونه چاره جويي کنم؟
خدايا اگر مرا به جرمم مؤاخذه کني تو را به عفوت مؤاخذه مي کنم. و اگر مرا به گناهم بازخواست کني تو را به مغفرتت بازخواست مي کنم. و اگر مرا داخل جهنّم کني به اهل جهنّم اعلام مي کنم که من خدا را دوست داشتم.
خدايا عمري را در غفلت و بي خبري و فراموشي گذراندم و جواني ام را در حال مستي و دوري از تو به پيري رساندم.
خدايا غرور به کرمت مرا بيدار نکرد.
خدايا مرا از آناني قرار ده که وقتي او را خواندي، پاسخت را داد.
خدايا مرا از کساني قرار ده که همواره به ياد تو هستند و پيمان تو را نمي شکنند. همواره شکرگزار تو هستند.
خدايا مرا به نور عزّت فروزنده ايت پيوند ده تا تو را بهتر بشناسم و از غير تو جدا شوم.

 
     

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
  امام موسي کاظم (ع) :
برترين چيزي که بنده به وسيله آن به خداوند نزديک مي شود، پس از شناخت خدا، نماز و نيکي به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندي و تکبر است.[1]

سلام بر فرزند کعبه و منا، سلام بر فرزند نور که هيچ زنداني فروغش را نکاست.

سلام بر فرزند دانش و بينش که درايتش، رهبر مردم بود و سخنانش کليدواژه هاي چگونه زيستن.

سلام بر کسي که بندگي اش مؤثرترين روش آرام کردن دل هاي رميده از رستگاري بود و بسيار بودند کساني که بنده بندگي اش مي شدند.

درود فراوان خداوند بر او که خشم خود را مي خورد و بردباري را به اوج مي رساند، او که زندان هاي طولاني و شکنجه هاي بي حد و اندازه را با متانت و بزرگ منشي مي آراست و دل سنگ زندانبانان را با صبر خود حيرت زده مي کرد.

سلام بر امامي که آرامگاهش دروازه گشايش و رحمت است و دل هاي شکسته در هواي ملکوتي اش التيام مي يابند، دست ها از آستانه اش حاجت روا بازمي گردند و قلب ها به راحتي و آسايش مي رسند.

سلام بر تو که نيازمندان را باب الحوائجي. سلام بر نام معطر و زيبايت، که الهام بخش ِ صبوري ، شکيبايي ، بردباري و حلم است.

صلوات بر امام کاظم عليه السلام
خدايا، بر محمد و اهل بيت اش درود فرست و بر موسي بن جعفر عليه السلام ، وصي و جانشين خوبان و امام نکويان و منبع نورهاي درخشان علم درود فرست، آن بزرگواري که همه شب تا صبح بيدار و شب زنده دار، و پيوسته در استغفار و در سجده هاي طولاني با چشمان اشک بار در راز و نياز با تو بود و همواره به تضرع و زاري بر درگاه تو مي ايستاد. او معدن خير و فضل و عطا و احسان بود و با بلا و صبوري الفت داشت. در قعر زندان هاي تاريک و در تنگناي زيرزمين هاي مخوفْ پاي مبارکش در حلقه زنجير مجروح بود و رنجور. خدايا، چنان که او در بلا صبر کرد و جرعه جرعه تلخي ها را نوشيد و پيوسته به خشنودي تو انديشيد و به اخلاصْ بندگي تو نمود و در راه تو قيام کرد، تو نيز بر او درود و رحمتي بي پايان، نيکو و بلندمرتبه فروفرست و ما را نيز به محبت او از فضل و احسان خود بهره مند ساز.
 
     

 

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

به مناسبت سالروز رحلت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، به بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص عظمت مقام این بانوی بزرگوار می پردازیم:

     "یک مقایسه ى کوتاه بین زینب کبرى و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبرى را نشان می دهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونه ى ایمان شناخته شده است، براى مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا. آن وقت مقایسه کنید زن فرعون را که به موسى ایمان آورده بود و دلبسته ى آن هدایتى شده بود که موسى عرضه می کرد، وقتى در زیر فشار شکنجه ى فرعونى قرار گرفت، که با همان شکنجه هم - طبق نقل تواریخ و روایات - از دنیا رفت، شکنجه ى جسمانى او، او را به فغان آورد: «اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنّة و نجّنی من فرعون و عمله» (1)؛ از خداى متعال درخواست کرد که پروردگارا! براى من در بهشت خانه اى بنا کن. در واقع، طلب مرگ مى کرد؛ مى خواست که از دنیا برود. «و نجّنی من فرعون و عمله»؛ من را از دست فرعون و عمل گمره کننده ى فرعون نجات بده. در حالى که جناب آسیه - همسر فرعون - مشکلش، شکنجه اش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانى بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادى از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند. این رنج هاى روحى که براى زینب کبرى پیش آمد، اینها براى جناب آسیه - همسر فرعون - پیش نیامده بود. در روز عاشورا زینب کبرى این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفته اند و شهید شده اند: حسین بن على (علیهما السّلام) - سیّدالشّهداء - را دید، عباس را دید، على اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنت ها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبت ها را مگر مى شود مقایسه کرد با مصائب جسمانى؟ اما در مقابل همه ى این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پاره ى برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض مى کند: پروردگارا! این قربانى را از ما قبول کن. وقتى از او سؤال مى شود که چگونه دیدى؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا». این همه مصیبت در چشم زینب کبرى زیباست؛ چون از سوى خداست، چون براى اوست، چون در راه اوست، در راه اعلاى کلمه ى اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبرى، چنین دلدادگى نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامى که قرآن کریم از جناب آسیه نقل مى کند. این، عظمت مقام زینب را نشان مى دهد. کار براى خدا این جور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است. بقاى دین اسلام، بقاى راه خدا، ادامه ى پیمودن این راه به وسیله ى بندگان خدا، متکى شده است، مدد و نیرو گرفته است از کارى که حسین بن على (علیهما السّلام) کرد و کارى که زینب کبرى کرد. یعنى آن صبر عظیم، آن ایستادگى، آن تحمل مصائب و مشکلات موجب شد که امروز شما مى بینید ارزش هاى دینى در دنیا، ارزش هاى رائج است. همه ى این ارزش هاى انسانى که در مکاتب گوناگون، منطبق با وجدان بشرى است، ارزش هائى است که از دین برخاسته است؛ اینها را دین تعلیم داده است. کار براى خدا خاصیتش این است."
-------------------------------------
(1) سوره ی تحریم / آیه ی 11 

حدیث ولایت / سال 1388 / صفحه ی 236 (بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران - 19/11/1388)

 
 
     

 

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 
«حجت الاسلام والمسلمین استاد محسن قرائتی» از مفسران معاصر قرآن کریم است که سال ها با بیانی شیرین و جذاب، درس هایی از قرآن داده است وی به استفاده های مبتکرانه از آیات قرآن کریم نیز مشهور است.
به گزارش مشرق، خبرگزاری ابنا در سالروز میلاد مولای متقیان(ع) مصاحبه ای با حجت الاسلام قرائتی انجام داد تا برداشتی نو از قرآن در اثبات حقانیت، امامت و ولایت علی(ع) را به خوانندگان خود عیدی دهد

*کسانی که در تاریخ اسلام تفکر می‏کنند در مورد ماجرای تولد علی(ع) در خانه کعبه حیران هستند. چگونه می‏توان این ماجرای عجیب را فهمید؟

ــ بسم الله الرحمن الرحیم. الهی أنطقنی بالهدی و ألهمنی التقوی.

در ابتدا ولادت با سعادت امیرمؤمنان حضرت علی(ع) را به شیعیان و محبانش تبریک عرض می‎کنم.

به خاطر دارم که «عبدالفتاح عبدالمقصود» نویسنده مشهور عرب در اواخر دوران طاغوت به ایران آمد و درباره موضوعات مرتبط با حضرت علی(ع) در جلسات و نشست هایی در قم شرکت کرد. از جمله سؤالاتی که وی ـ به عنوان فردی دانشمند و صاحب تألیف بود ـ درجلسه ای پرسید این بود که: تحلیل و برداشت شما شیعیان درباره اینکه علی بن ابی طالب در کعبه متولد شده است چیست؟

از وی پرسیدند: آیا واقعاً این موضوع را قبول نداری؟

پاسخ داد: چرا قبول دارم ولی می خواهم تحلیل شما را بدانم.

همهمانده بودند که چه جوابی به او بدهند در همین حال عبدالفتاح عبدالمقصود گفت: "همه مسلمین جهان رو به کعبه نماز می خوانند. خداوند علی بن ابی طالب را در کعبه متولد کرد تا هرکه رو به کعبه نماز می‎خواند و به کعبه توجه می‎کند، به یاد علی نیز بیفتد".

با همین مضمون یکی از علما به نام «شمس اصطهباناتی» شعری دارد که:

این خانه را باید خدا در عرش معماری کند / آدم بنایش بر نهد جبریل هم یاری کند

آید خلیل الله در او یک چند حجاری کند / او را اولو العزمی دگر منقوش و گچکاری کند

اینسان خدا از خانه اش چندی پرستاری کند / تا ساعتی از دوستی یک میهمانداری کند

این شعر به این معنا است: معمار کعبه، خدا است. حضرت آدم(ع) پایه گذار بنا و جبرئیل امین دست اندکار کعبه است. حضرت ابراهیم(ع) سنگ کاری و حضرت اسماعیل(ع) گچ کاری آن را انجام داده است. معمار و بنا و سنگ کار و گچ کار و ... همگی خانه را نگه داشتند و دست به دست هم دادند؛ چرا که خداوند مهمان دارد. حال مهمان او کیست؟ علی بن ابی طالب.

*خبرگزاری ما تلاش دارد اهل بیت(ع) را به جهانیان معرفی کند. حضرت علی(ع) را چگونه بشناسیم و معرفی کنیم؟

ــ شناخت واقعی علی بن ابی طالب(ع) کار ما نیست. یک مثال می‏زنم: حداکثر عمر مفید ما 70 تا 80 سال است. در طول این 70 ـ 80 سال، یک رکعت نماز باتوجه نمی‎خوانیم؛ بلکه سر همه نمازهایمان حواسمان پرت است. حال علی(ع) شبی هزار رکعت نماز می‎خواند که در تمام رکعت ها حواسش جمع بود. پس با یک حساب سرانگشتی درمی‎یابیم که 80 سال ما، یک هزارم یک رکعت حضرت علی(ع) نمی‎شود! پس حتی اگر علم، شجاعت، ایثار، اخلاص، حکمت و تمام کمالات این بزرگمرد تاریخ بشریت را کنار بگذاریم، فقط در برابر نماز مولا علی(ع) می‎توان گفت کمتر از نقطه هستیم.

در نتیجه ما نمی‎توانیم علی را بشناسیم و او را معرفی کنیم.

*پس چه کسی باید علی(ع) را معرفی کند؟

ــ قرآن کریم و پیغمبر(ص) باید علی(ع) را معرفی کنند.

*قرآن، علی(ع) را چگونه معرفی می کند؟

ــ در جریان مباهله، مسیحیان به پیامبر(ص) گفتند: ما رسالت تو را قبول نداریم پس بیایید دعا کنیم و جان‎هایمان را بیاوریم و در حق هم نفرین کنیم ببینیم خداوند کدامیک از ما را نابود می‏کند. "فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الكَاذِبِين".(1)

وقتی حضرت رسول گرامی(ص) آمد همه دیدند که ایشان از بین زنان جز پاره تن خود «فاطمه(س)» و از فرزندان جز دو نوه خود «حسن(ع)» و «حسين(ع)» و از بین كسانى كه به منزله جان او يا در حكم شخص او بودند جز برادرش «على(ع)» را فرا نخواند.(2)

جرا علی جان پیامبر است؟ چون امیرالمؤمنین(ع) کاری کرد که خداوند به خاطر آن کار به وجودش در مقابل ملائکه مباهات کرد. علی(ع) چه کرد که خدا به وجودش مباهات کرد؟ او در شبی که قرار بود کفار قریش حمله کنند و پیامبر را در رختخوابش قطعه قطعه کنند در جای پیغمبر(ص) خوابید. خداوند به فرشتگان گفت: "ببینید چگونه علی(ع) جای پیغمبر(ص) خوابید و پیش مرگ او شد. از شما فرشتگان چه کسی می‎تواند پیش مرگ دیگری شود؟".

در نتیجه، همانگونه که در جریان خوابیدن حضرت علی(ع) به جای پیغمبر(ص) مولا خواست جانش را فدا کند، پیامبر نیز به جبران آن، در ماجرای مباهله به همه اثبات کرد که جانش علی(ع) است.

*شاعری به ظرافت گفته است: علی را قدر پیغمبر شناسد / که هر کس خویش را بهتر شناسد ...

ــ بله ؛ خداوند قسمت کند به زیارت حرم مولا و پابوس علی(ع) بروید؛ می بینید که اذن دخول حرم حضرت علی(ع) مانند اذن دخول حرم حضرت محمد(ص) است؛ انگار می‎خواهید وارد مسجد النبی(ص) شوید. تمام زیارت امام علی(ع) به اذن رسول الله(ص) است. در اذن دخول حرم امیرالمومنین(ع) اصلاً اسم از ایشان نیست بلکه به طور مداوم از پیامبر(ص) اذن می‏گیریم.

جالب این است که در زیارت مولا علی(ع) می‏گوییم: "ای کسی که در مدینه دفن هستی اذن بده!". آخر مگر حضرت علی(ع) در مقابل ما دفن نیست؟ پس چرا از پیامبر(ص) برای ورود اذن می‎گیریم؟! دیگر چگونه اثبات کنیم که این نمونه ها اشاره دارد به این قرب علی(ع) با پیامبر(ص)؟

با این نمونه ها آیا نمی توان فهمید که کلمه «ولی» و «مولا» در حدیث "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" ولی به معنای دوست نیست و به معنای «ولی نعمت» است؟!

*شما مفسر قرآن کریم هستید و سال ها درس هایی از قرآن داده اید. از کدام آیات قرآن می توان امامت و ولایت علی(ع) را اثبات کرد؟

ــ درباره اثبات ولایت و امامت امیرالمؤمنین(ع)آیات زیادی وجود دارد ؛ اما من در این مصاحبه به یک نمونه اشاره می‏کنم که شاید کمتر شنیده باشید. اما پیش از آن مقدمه ای عرض کنم:

 

کارهای خداوند حکیمانه و هدف‏مند است. از جمله کارهای هدف‏مند خداوند، بیانات قرآن کریم است. اگر خدا در قرآن قصه حضرت یوسف(ع) را نقل می‎کند در پایان می‎گوید: "اینگونه اجر نیکوکاران را می دهیم"(3) یعنی فکر نکنید این قصه، یک داستان شخصی بود بلکه هرکه خود را اینگونه از گناه حفظ کند، ما به آن اینگونه پاداش می‎دهیم. اینگونه عبارات در قرآن کریم بسیار است و قانون این است که از قرآن باید استفاده عام کرد.

اما آن نمونه: خداوند در سوره بقره ـ که بزرگ‏ترین سوه قرآن است ـ قصه «طالوت» و «جالوت» را نقل می کند. در این واقعه، دو جبهه حق و باطل در مقابل هم قرار گرفتند. در جبهه حق، نوجوانی بود به نام «داود» که با شجاعت تمام، رهبر کفر را کشت. قرآن می‎فرماید حال که شجاعت به خرج دادی و رهبر کفر را کشتی، من سه چیز به تو می‎دهم: 1.حکومت 2.حکمت 3. علم وسیع.(4)

داود پس از آن کار بزرگ، ابتدا نامش شد «جناب داود»، سپس شد «حضرت داود» و سرانجام فرزندانش پیغمبر شدند.

حال ما می‎گوییم: مگر در جنگ احزاب یا همان جنگ خندق، حضرت علی(ع)، «عمرو بن عبدود» را به درک واصل نکرد؟ حال چطور خداوند در آن ماجرا که رهبر کفر توسط یک جوانی به نام داود کشته شد به آن قهرمان الهی، حکومت و حکمت و علم می‎دهد اما به علی(ع) نمی‏دهد؟ آیا این خلاف سنت و قانون خداوند نیست؟ پس همان الطافی که به داود(ع) کرد باید به علی بن ابی طالب(ع) نیز بکند.

اگر قانون این است که داود، جالوت را که رهبر کفر بود را کشت و حکومت و حکمت و علم را دریافت کند، پس علی بن ابی طالب نیز که قهرمان سپاه کفر عمرو بن عبدود را در جنگ خندق به جهنم فرستاد، باید همان مقدار که داود از الطاف الهی برخوردار شد، از این موهبت ها برخوردار شود.

این خود دلیلی محکم است بر اثبات حقانیت ولایت مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام. این سندی است محکم و مستند. آیا دلیلی بالاتر از قرآن است؟!